جنگ ودموکراسي
ارسالي سالار صباح ارسالي سالار صباح


جورج بوش ، رئيس جمهورى امريكا در گرماگرم مبارزات انتخاباتى اين كشور، همچنان از «پيشرفت عراق در مسير دموكراسى» سخن مى گفت. اما وضعيت در داخل عراق، با افزايش حملات انتحارى و سير صعودى حملات، عكس سخنان وى را نشان مى دهد.عراق در ماه جنوری ۲۰۰۵ انتخابات سراسرى را پيش رو دارد و اين در حالى است كه«گزارش برآورد اطلاعاتى ملى» در بالاترين سطح تحليل، در ماه جولاى سال جارى به بوش اطلاع داد كه عراق تا پايان سال ۲۰۰۵ احتمالاً در شعله جنگ داخلى گرفتار خواهد شد .

گزارش وضعيت

از زمانى كه بوش، نبردهاى اصلى درعراق را پايان يافته اعلام كرد، اين كشور همواره در مسير وخامت اوضاع حركت كرده است. تصوير اين وخامت را در ادامه مطلب ترسيم كرده ام، اما براى اثبات فورى آن، به بيان سه شاخص بسنده مى كنم
ـ تلفات غيرنظاميان در عراق به شكل نگران كننده اى سير صعودى داشته است
ـ تلفات ارتش امريكا وساير كشورهادرعراق، سير صعودى قابل توجهى را نشان مى دهد
ـ بازسازى عراق در حوزه زيربنايى واقتصادى عملاً درنقطه صفر باقى مانده است

در مورد نخست، تعدادعراقى هاى كشته شده بين ۱۲ ـ ۱۳ هزار نفر تخمين زده مى شود، هرچند ارتش امريكا به شكلى سرسختانه از اعلام هرگونه آمارى براى غيرنظاميان خوددارى مى كند. سير اين روند ،صعودى است وعاملى براى استمرار خشونت و مقاومت درعراق محسوب مى شود.
در مورد دوم به بخش «آمار حملات» نگاه كنيد.اما براى درك ميزان وخامت اوضاع امنيتى در عراق كه بازسازى و ارائه خدمات را فلج كرده است، شايد همين بس باشدكه از رقم ۱۸‎/۴ ميليارد دالرى پيش بينى شده براى كمك به بازسازى عراق، تنها كمتر از يك ميليارددلار هزينه شده است. به گزارش «نيويارك تايمز» در شانزدهم سپتامبر، دولت بوش در ماه نوامبر گذشته درخواست كرد تا سه ميليارد دلار از هجده ميليارد مورد اشاره به مقوله امنيت اختصاص داده شود. اين امر، خود دشوارى وضعيت براى دولت امريكا درعراق را به كوتاه ترين شكل ممكن نشان مى دهد گزارش هاى نااميد كننده: يكى پس ازديگرى رئيس جمهورى امريكا درمدتى كه از آغاز سياست جنگى اش در عراق گذشته، بطور مرتب اخبار بدى دريافت كرده است.بخشى از اين اخبار را بازيگران ونهادهاى ارشد امريكا به وى عرضه كرده اند
گزارش فوق محرمانه «برآورد اطلاعاتى ملى» كه در پنجاه صفحه تنظيم و در ماه جولاى به بوش ارائه شد، به تازگى به رسانه هاى امريكايى درز كرده است. اين گزارش، تصويرى بسيار تاريك از آينده نزديك عراق ترسيم مى كند. البته اين تصوير قبلاً توسط رئيس ايستگاه سيا در بغداد نيز مطرح شده، ولى مورد بى اعتنايى قرار گرفته بود .
تنظيم كنندگان «گزارش برآورد اطلاعاتى ملى» ، اعضاى جامعه اطلاعاتى امريكا ودر رأس آن رئيس آژانس اطلاعات مركزى (سيا) هستند. در نخستين گزارش موسوم به «برآورد اطلاعاتى ملى» كه پس از گزارش مربوط به توانايى زرادخانه سلاح هاى كشتار جمعى صدام در سال ۲۰۰۲ كه غلط بودن آن درگزارش چارلز دولفر اثبات شد،دومين مورد از نوع خود محسوب مى شود. در اين گزارش چنين پيش بينى شده كه عراق تا پايان سال ۲۰۰۵ ، نوعى ثبات بسيار شكننده خواهد داشت واحتمال فرو غلتيدن اين كشور به ورطه جنگ داخلى بسيار زياداست . مؤسسه سلطنتى مطالعات بين المللى در لندن در اول سپتامبر جارى درگزارش خوددرباره عراق چنين پيش بينى كرده بود كه اگر با ادامه روند كنونى تحولات عراق، اين كشور دچار تجزيه و جنگ داخلى نشود، بسيار خوش شانس خواهد بود.
از سوى ديگر، گزارش «چارلز دولفر» بازرس تسليحاتى امريكا در عراق، از تحقيقات پانزده ماهه گسترده تيم ۱۲۰۰نفره خود دراين كشور همان نتيجه اى را گرفت كه «ديويدكى » همتاى وى، يازده ماه پيش در ماه اكتبر سال گذشته بدان رسيده بود: صدام در زمان حمله امريكا تسليحات كشتار جمعى (اتمى ، بيولوژيك و شيميايى) در اختيار نداشت . وجه مشترك هردو گزارش آن بوده است كه پايه اصلى مدعاى بوش و متحد انگليسى اش تونى بلر در حمله به عراق، يعنى وجود زرادخانه و برنامه سلاح هاى كشتار جمعى صدام، را به كلى بى اعتبار كردند. البته شاهكار گزارش جديد، شايد اين بوده كه تأييد كند رژيم صدام «نيت» توليد سلاح هاى كشتار جمعى در صورت برچيده شدن تحريم هاى سازمان ملل متحد را داشت .

رئيس جمهورى امريكا نيز كه «جهان بدون صدام را امن تر مى داند!» به همين بخش استناد كرده كه صدام نيت ساخت سلاح هاى كشتارجمعى را داشت . به نوشته نيويارك تايمز، بوش در سخنرانى انتخاباتى خود در روز نهم سپتامبر در ايالت «اوهايو» گفت : «بخاطر داشته باشيد، صدام حسين توانايى ساخت سلاح را داشت و احتمال داشت كه اين توانايى را به دشمن منتقل كند.»
بوش از ماه آگست سال جارى تاكنون، ظرف كمتر از ۴۵ روز دوازده بار از رژيم ساقط شده عراق با عنوان «منبع در حال رشد تهديد» ياد كرده است. اين تغيير لفظى كه سكاندار كاخ سفيد از روى اجبار بدان تن داده است، از ماهيت سياست بوش در حمله به عراق ، عراقى مسلح به سلاح كشتار جمعى يا بدون آن، ياعراقى متهم به داشتن رابطه با شبكه القاعده يا بدون آن؛ چيزى نمى كاهد. درواقع، نتيجه گيرى چارلز دولفر، تأييدكننده نظر مخالفان جنگ و نيز تأييدكننده نظر بازرسان سابق تسليحاتى سازمان ملل متحد در عراق، نظير دكتر «هانس بليكس» و ديگران است و اين پرسش را مطرح مى كند كه : اگر تحريم ها نمى گذاشتند نيت صدام عملى شود، چرا تحريم ها در جاى خود حفظ نشدند؟ براين اساس، موضع بى سابقه «كوفى عنان» دبير كل سازمان ملل متحد نيز معناى خاصى مى يابد كه به شكل كم سابقه اى سياست حمله امريكا به عراق را به چالش كشيد وگفت اين اقدامى غيرقانونى و برخلاف منشور سازمان ملل متحد بود.

«عراق در مسير دموكراسى حركت مى كند. » ظاهراً بوش با بيان اين گفته ها نمى خواهد چشم خود را روى واقعيات باز كند. البته وى خود به خوبى از واقعيات آگاه است اما او نمى خواهد به اين واقعيت تلخ تن در دهد . كرى با صداى بلندترى اين جمله خود را تكرار مى كرد كه «بوش در قضيه عرا ق، به ملت دروغ مى گويد». اما صرف نظر از قضيه انتخابات، رويكردهاى درون كاخ سفيد براى چگونگى برخورد با معضل عراق نيز دچار تفرقه و درماندگى از اثبات خود هستند. اين درماندگى ناشى از تحولات درون عراق است كه خود از درك ناچيز و آسيب زاى سياستمداران واشنگتن از مسائل عراق ناشى مى شود.
«ديويد بروكس» در نيويارك تايمز شماره ۱۴ سپتامبر، درباره اين كه در دولت امريكا كدام نگاه هاى اصلى در مورد چگونگى برخورد با عراق وجود دارند، چنين نوشت : «بحث برسر اين مسأله ، بحثى ميان بازها و كبوترها (جمهوريخواهان و دموكراتها) نيست؛ بلكه بحثى ميان طرفداران برخورد و پيشرفت تدريجى با طرفداران برخورد تمام عيار فورى است . «ديويد بروكس، نويسنده سرمقاله «بازها درمقابل بازها»، در ادامه آورده است:؛ «طرفداران برخورد و پيشرفت تدريجى در دولت امريكا، به شكل كاملاً آشكارى دست برتر را در مقابل طرفداران برخورد نظامى يك بار براى هميشه در دست دارند. اين بدان خاطر است كه افرادى چون «اياد علاوى» نخست وزير دولت موقت عراق، مستحق داده شدن فرصتى براى موفق شدن هستند .

جنگ نظريه ها
طرفداران برخورد و پيشرفت تدريجى معتقدند از بين بردن شبه نظاميان و چريكها در شهرهاى عراق با محاصره شهر و كوبيدن ساكنان آن ميسر نمى شود؛ چون حجم تلفات غيرنظاميان چنان بالا خواهد رفت كه سر وصداهاى مخالفين، جلوى استمرار عمليات را خواهد گرفت. به نظر اين عده، نخستين بازنده چنين رويكردى خود ارتش و دولت امريكا خواهد بود كه با كشته شدن هر زن، بچه و مرد غيرنظامى و پخش آن از تلويزيون ، در نبرد فتح قلوب و روان مردم عراق و خاورميانه يك گام ديگر به شكست كامل نزديكتر خواهد شد.
عمليات اخير در شهر فلوجه که باعث کشتاربيشمار مردم گرديد،نشان داد که چطور دامنه جنگ نه تنها برچيده نشده ،بلکه در شهر های ديگر نيز پهنه اش را هموار ساخت . «پل كروگمن» در مقاله چهاردهم سپتامبر خود درباره اثر روانى كشته شدن غيرنظاميان عراق چنين نوشت كه پخش صحنه هاى كشته شدن غيرنظاميان عراقى، صفوف انتقام طلبان از ارتش امريكا را قوى تر مى كند و وجهه ارتش امريكا را ضعيف و بى رحم (به خاطر خشم و ترس از حملات) نشان مى دهد. نويسنده نيويارك تايمز در يك نتيجه گيرى صريح نوشت: «اين صحنه ها در جنگ چريكى كه بوش ما را با جنگ عراق، بدان وارد كرد، اجتناب ناپذير است. اسامه بن لادن بايد در حال خنديدن (به وضعيت بن بست ما در عراق) باشد!»
از طرفى، كنترول شهرهاى كاملاً تخريب شده سنى نشين نظير فلوجه، رمادى، بعقوبه، سامره و يا مناطق شيعه نشين شهر صدر و ساير شهرها، در پايان عمليات سركوب همه جانبه دشوار خواهد بود؛ چرا كه ارتش امريكا نيروى كافى در عراق ندارد كه در اين مناطق مستقر شوند. در شرايطى كه متحدان فعلى واشنگتن به دنبال فرصتى همانند اقدام اسپانيا براى خارج كردن نيروهاى خود از عراق هستند و اعضاى پيمان آتلانتيك شمالى (ناتو) در نشست استانبول حاضر به پذيرش مسؤوليت مستقيم در عراق نشدند؛ چشم اندازى براى اعزام نيروى كمكى به عراق در افق تحولات وجود ندارد. اين در حالى است كه اكثر تحليلگران مسائل اطلاعاتى در درون و بيرون امريكا در اين نكته اتفاق نظر شگفت آورى دارند كه عراق فاقد ارتباط و همكاى با شبكه هاى زيرزمينى برون گرا، چون القاعده و سايرين بود؛ اكنون به آوردگاه مناسبى براى همان تشكل ها تبديل شده است تا امريكا را در خارج از خاكش هدف ضربات بسيار آسان تر و مرگبارترى قرار دهند. «ابومصعب الزرقاوى» در نيويارك راحت تر دست به عمليات مى زند يا در خاك عراق؟ به هر روى، وضعيت ارتش امريكا در عراق وضعيت درماندگى و استيصال نظامى ـ روانى است. حملات مسلحانه عليه ارتش امريكا در عراق به ميانگين يكصد مورد در روز رسيده است. طرفداران برخورد نظامى «يك بار براى هميشه»، مى گويند اين وضعيت ثمره سياستهاى تدريج گرايان است. آنان معتقدند كه ارتش امريكا در عمل درگير يك حالت «نيمه جنگ فعال» در عراق شده است كه بدون دستيابى به پيروزى، درگير نبردى است كه برايش تلفات به بارمى آورد .

آمار حملات

كشته هاى ارتش امريكا در عراق از زمان آغاز حمله در مارچ ،۲۰۰۳ در هفتم سپتامبر جارى از مرز ۱۰۰۰ و تعداد مجروحان از مرز ۷۰۰۰ سرباز گذشت. تنها در ماه آگست، ۱۱۰۰ سرباز و تفنگدار دريايى ارتش امريكا مجروح و ۴۴نفر كشته شدند كه از ۱۳۵ كشته ماه اپريل، زمان گسترش مقاومت، كمتر بود. در ماه مي گذشته نيز ۸۰ سرباز امريكايى در خون خود غلتيده بودند. در ماه آگست، ميانگين حملات ماهانه به ۲۷۰۰مورد، يعنى نود مورد در روز رسيد. رقم حملات در ماه اپريل ،۲۰۰۴ مرگبارترين ماه امريكاييها در عراق، حدود ۵۲مورد بود. اين آمار كه توسط نشريه معتبر دفاعى «جينز » چاپ لندن در چهاردهم سپتامبر در سايت اينترنتى اين مؤسسه منتشر شد، نشانگر گسترش مقاومت در عراق است. اگر عمليات گروگانگيرى در عراق را هم در تصوير بياوريم، به اين نتيجه فورى مى رسيم که شرايط درون عراق براى ادامه كار دولت علاوى چنان سخت خواهد شد كه افزايش فشار نظامى بر مقاومين با هزينه هايى كه به همراه خواهد داشت، اجتناب ناپذير شود. پرهيز از درگير شدن نيز به معناى گسترش مقاومت، چالش فزاينده تر براى مشروعيت و توانمندى دولت مركزى و تشويق ساير گروهها به قيام خواهد بود و نخستين تلفات اين وضعيت، ناتوانى براى برگزارى انتخابات سراسرى عراق در ماه جنوري ۲۰۰۵ باشد.


پيش بينى آينده نزديك: تاريك و پيچيده

روند كنونى تحولات، با استناد به گزارش برآورد اطلاعاتى ملى، مقوم اين تحليل است كه انتخابات مزبور قابليت برگزارى نخواهد داشت. اين امر در شرايط پيچيده عراق بدين معناست كه آرامش نسبى اكثريت شيعيان كه خواهان برگزارى انتخابات هستند، تحت تأثير قرارخواهد گرفت و در سطحى فراتر، فراگير نمودن روند سياسى براى دخيل نمودن گروهها و بازيگران بيشتر بايد تا اطلاع ثانوى به فراموشى سپرده شود. در اين تحليل، ناگزير از توجه به اين زاويه هستيم كه كردها به واسطه نارضايتى شان به خاطر گنجانده نشدن حق وتوى اقليت ها و نيز اعراب سنى كه در دوران حاكميت رژيم سابق دست برتر را در عراق داشتند، هر دو از عدم برگزارى انتخابات چندان هم ناراضى نباشند تا ادامه درگيرى ها امتيازات بيشترى را نصيب آنها كند. تحقق اين نظريه به معناى كاهش نقش آفرينى برخى جريانات شيعى در ميان اكثريت شيعيان در عراق است كه همواره بر انتخابات، به عنوان راهى براى كاهش مدت حضور نظامى خارجى در عراق، تأكيد كرده اند. فعال شدن جبهه مزبور، آخرين چيزى است كه عراق براى فروافتادن به چاه جنگ داخلى بدان نياز دارد و با قتل عامهاى بى هدف، توسط ارتش امريكا در عراق نيز نمى توان اين احتمال را به صفر رساند
اين امر براى دولت علاوى سيلى مرگبارى محسوب خواهد شد. به نظر مى رسد ختم عمليات ارتش امريكا در فلوجه آماده گی در ساير نقاط براى پيشگيرى از همين نظريه است كه تبعات خاص خودش را دارد .
November 17th, 2004


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی